لزوم آموزش سواد رسانه ای در جامعه
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۲۶۳۵
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما رادیو مقاومت در برنامه سلام سردار برای بررسی تاثیر سواد رسانه ای در جامعه با آقای هادی البرزی کارشناس رسانه و بین الملل گفتگو کرده است.تفصیل این گفتگو به این شرح است:
سوال: شاید الان خیلیها پیش خودشان فکر کنند که الان سواد رسانه به چه درد ما میخورد حالا ما یا باور میکنیم یا باور نمیکنیم حالا تهش هم اصلاً باور کردیم باور ما قرار است که چه اتفاقی را رقم بزند چرا مهم است این سواد رسانهای اصلاً این تاثیر سواد رسانهای بر جامعه به چه صورت میتواند باشد و چه خطراتی را میتواند در صورتی که جامعه ناآگاه باشد به نسبت به این مقوله به وجود بیاورد؟
البرزی: ما در یک دنیایی قرار گرفته ایم که دنیای به شدت رسانهای شده است و تمام تحولات حوزه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را حالا نگوییم تمامش بخش زیادی از آن در شبکههای اجتماعی و فضای اجتماعی رقم میخورد و ما در واقع روزانه خیلی از موضوعات را در این فضاها میبینیم من یک مثال میزنم الان شما میبینید که در برخی از کانالهای تلگرامی که معمولاً هم دارد از آن ور آب دارد خط دهی میشود میاد قیمت ارز و بقیه مسائل را اعلام میکنند و قیمت سازی میکنند و همین میتواند در اوضاع اقتصادی ما تاثیر بگذارد اگر ندانیم که این کانالها از کجا هدایت میشود و چگونه میتواند قیمت ارز را بالاو پائین بکند یا مثلاً بیاییم در حوزهای بحث پیامکی مثلاً برای ما میاد و ما روی آن پیامک کلیک میکنیم و در نهایت گوشی موبایلمان ممکن است هک بشود یا در واقع در حوزه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی یعنی همه مثالهایی که من میزنم ممکن است در واقع ما با توجه به اینکه گوشیهای هوشمند آمده و در یک فضای رسانهای قرار گرفتیم یا ضرر مادی یا معنوی برای ما ایجاد بکند سواد رسانهای اهمیتش در دنیایی که ما الان قرار داریم برای تشخیص صحه از ناصحه برای اینکه بتوانیم پشت صحنه پیامها را درک کنیم برای اینکه در واقع علاوه بر این موضوع بتوانیم در واقع مهارت ایجاد پیام ارسال پیام، انتشار پیام و اینکه اگر با یک موضوع مواجه شدیم مثلاً ممکن است یک خبر جعلی به دست ما برسد اگر سواد رسانهای پائینی داشته باشیم ممکن است اولین لحظه آن را برای دیگران بفرستیم برای دوستانمان برای خانواده مان و اونها را تحت تاثیر قرار بدهیم این موضوع اهمیتش وقتی زیاد میشود که یک موضوعی ممکن است کل افکار عمومی را تحت تاثیر خودش قرار بدهد و یک خبری منتشر شود مثلاً خبر آمدن یک زلزله اگر ما در واقع این موضوع را به خوبی بررسی نکنیم و این را برای دیگران بفرستیم ممکن است که درنهایت یک جو را متشنج بکند و خیلی از افراد ممکن است از خانه هایشان خارج بشوند کمااینکه چند وقت پیش ما با این موضوع مواجه شدیم که اگر رسانه ملی وارد نمیشد و اطلاع رسانی دقیقی نمیکرد ممکن بود که چه بسا خیلی از افراد برایشان مشکلاتی پیش بیاید بنابراین سواد رسانهای امروز در همه لایههای زندگی ما مورد نیاز است و ما اگر این توانایی را داشته باشیم این مهارت را داشته باشیم که وقتی در معرض این رسانهها قرار میگیریم بتوانیم به خوبی تصمیم گیری بکنیم و پشت صحنه پیامها را درک بکنیم بتوانیم در واقع در تعاملاتمان خوب عمل کنیم خیلی میتواند ما در واقع حمایت بکند ضمن اینکه خیلی از دانشمندان ارتباطی معتقد بودند که در عصر رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی که شهروندان تبدیل میشوند به شبکه یعنی یکی از اعضایی شبکههای اجتماعی میشوند این سواد میتواند اینها را مراقبت بکند و در تعاملاتشان میتواند بهشون کمک بکند، اما سوال بعدی این است که ما این سواد را چطوری باید بدست بیاوریم آیا باید مدرسه برویم آیا باید دانشگاه برویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ببینید این سواد هم علم است و هم هنر است یعنی بخشی بر اساس تجربه به دست میآید یعنی اینکه ما در تعاملات رسانهای مان با توجه به اینکه در معرض اخبار مختلف در معرض اتفاقات مختلف در فضای رسانهای قرار میگیریم کم کم تجربه مان نسبت به فضای رسانهای زیاد میشود، اما علاوه بر تجربه آموزش هم میتواند کمک بکند در خیلی از جاهای دنیا برای سواد رسانهای برای مقاطع مختلف تحصیلی در مدارس در دانشگاهها در مکانهای دیگر آموزشهای سواد رسانهای داده میشود به ویژه در دوران کودکی در دوران مدرسه خیلی از کشورها آمدند درس سواد رسانهای را پیش بینی کرده اند در کشور ما هم فقط در یک مقطع، مقطع دهم متوسطه یک کتاب سواد رسانهای تدریس میشود که به نظر من کافی نیست یعنی این سواد رسانهای باید بیاید در مقاطع پائینتر در مقاطع ابتدایی و دانش آموزان بتوانند در واقع از همان ابتدایی که وارد مدارس میشوند با بحث سواد رسانهای افزایش مهارتها و آموزش تکنیکهای رسانهای آشنا میشوند و کمتر روی اذهان آنها بتواند این اخبار جعلی این رویدادهای نادرست تاثیر بگذارد و این سواد را بتوانند رفته رفته به دست بیاورند.
سوال: آقای دکتر یک سوالی از شما دارم حالا اهمیتش را ما واقعاً پی برده ایم و میدانیم که اگر این اتفاق نیفتد میتواند چه عواقب بدی برای هم خود شخص و هم جامعه در پی داشته باشد میدانیم که یک مهارت است و این مهارت باید کسب بشود توسط مردم با مطالعاتی که میکنند با تحقیقاتی که میکنند با آموزشهایی که میبینند میخواهم امروز قدم اول را به ما یاد بدهید میخواهیم پله به پله بیاییم جلو میخواهیم یک قدم امروز بیاییم به جلو؟ شاید اولین بار است که یک نفر دارد همچین واژهای را میشنود در برنامه سلام سردار و میخواهد اولین قدم را بردارد برای کسب این مهارت اولین پیشنهاد شما چیست؟
البرزی: من یک پیشنهاد که همیشه دارم در موقعی که در معرض اخبار اتفاقی قرار میگیریم الان در واقع در دورهای قرار گرفتیم که میگویند خبر میآید ما را پیدا میکند میگوید خبر اگر مهم است میرود کاربرش را پیدا میکند با توجه به اینکه الان ما در معرض اتفاقی اخبار قرار گرفته ایم ممکن است گوشی هوشمندمان را باز کنیم اول صبح یک خبر دست ما برسد میخواهیم ببینیم که با این خبر چه کار کنیم در زندگی ما هم تاثیر دارد به نظر من اولین پله این است که در اخباری که به دست من میرسد کم کم دو دقیقه تامل کنیم یعنی دست به انتشار نزنیم و به ابعاد آن پی ببریم
بیشتر این اخباری که دست ما میرسد یک ویژگی دارد که ما را ترغیب میکند که آن را ارسال کنیم یا یک ویژگی دارد که شگفتی دارد در آن یا ویژگی برخورد دارد آن یعنی این اخباری که دست ما میرسد و ما را ترغیب میکند یک مخاطب را در واقع قلابی میاندازد که این را برای دیگران بفرستد ما تامل کنیم و این را بررسی کنیم. حالا چطوری این را بررسی کنیم؟ بیاییم این خبر در جستجو سرچ کنیم ببینیم کجا این خبر را استفاده کرده اند اگر دیدیم حداقل در سه منبع معتبر منتشر نشده آن را به کسی نفرستیم یعنی ما به سه تا سایت مهم سه تا خبرگزاری مهم نگاه کنیم ببینیم که این خبر در داخل آن هست یا نیست اگر نبود روی آن شک بکنیم، چون خبرگزاریها حرفهای کار میکنند و زودتر از ما اخبار دستشان میرسد اگر پی برده بودند که این خبر درست است قطعاً آن خبر را منتشر میکردند بنابراین اولین راه این است که در اینگونه اخبار حداقل ۱۵۰ ثانیه روی آن تامل کنیم و تمرکز کنیم تا اخبار جدیدتری به ما برسد البته میتوانیم از دیگران هم بپرسیم یعنی به کسانی که اعتماد داریم و آنها در واقع به لحاظ رسانهای و حرفهای از ما بالاتر هستند از آنها بپرسیم که آیا این خبر درست است یا درست نیست بنابراین اولین راه بررسی منابع آن خبر است.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: سواد رسانه ای دست ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۲۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موسی عصمتی؛ شاعر روشندل: رسانه ملی با «سرزمین شعر» حرکت نویی را آغاز کرد
شعر عصمتی که در وصف پدر کارگرش سروده شده بود، از همان قسمت آغازین برنامه سرزمین شعر مورد توجه مردم قرار گرفت و تا هماکنون بارها و بارها در صفحات مختلف مجازی بازنشر شده است. به بهانه اتمام مسابقه سرزمین شعر از قاب شبکه چهارم تلویزیون و استقبال از شعر این شاعر با او گفتوگویی ترتیب دادیم تا درباره تجربه سرزمین شعر با او گپ و گفت کنیم.
نظرتان درباره برنامه سرزمین شعر چیست؟
من فکر میکنم سرزمین شعر یک اتفاق مبارک نه فقط برای ایران، بلکه برای جامعه فارسیزبانان بود. چون شاعرانی که توسط سرگروهها انتخاب شده بودند و با هم رقابت میکردند، فقط شامل جغرافیای ایران نمیشد. در این برنامه ما دوستان افغانستانی داشتیم که شعرهای بسیار خوبی هم خواندند. از این جهت فکر میکنم سرزمین شعر اتفاق مثبتی در جغرافیای زبان فارسی بود و بینندگان زیادی هم در میان فارسیزبانان داشت. در کنار بازتاب مردمی و بازخوردی که بین مردم داشت، دیگر کار ارزشمند این برنامه آوردن شعر به رسانه و آشتی دوباره رسانه با شعر بود. البته رسانه قبلا هم به شعر میپرداخت ولی به این اندازه و وسعت و جدیت اتفاق نیفتاده بود. ضمن اینکه توجه به رأی و نظر مردم، واقعا اتفاق مهمی بود. اینکه مردم شعرها را بشنوند و خودشان آنها را داوری کنند، در حوزه شعر اتفاق نیفتاده بود. مردم شعرها را میشنیدند، فکر میکردند، به شعرها و شاعرانشان امتیاز میدادند و میدیدند که نظرشان با داور یکی است یا نه؟ چه بسا نوجوانها و جوانهایی که با دیدن سرزمین شعر و شرکت در مسابقه مردمی و فرستادن رأی و نظرشان، نگاه جدیتری به شعر پیدا کردند و خودشان هم وارد فضای شعر شدند.
شعر شما در شبکههای اجتماعی مورد اقبال واقع شد، چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
بازخوردها واقعا خیلی زیاد بود. در جمع شاعران مورد لطف قرار میگرفتم و بسیاری نیز با تماسها و پیامهای شخصی به من ابراز لطف میکردند. مخصوصا که این شعر درباره پدرم بود و شنیدنش برای خیلیها خوشایند بود. این شعر هم درباره پدر بود، هم درباره کارگر و کارگری و هم درباره مسائل اجتماعی. از زاویه متفاوتی به کارگر و پدر و زندگی اجتماعی پرداخته بود و این برای مردم خیلی جذاب بود. به همین خاطر اظهار لطفهای فراوانی دریافت کردم و برای خودم هم جالب بود که نسبت به شعرهای دیگرم تا این حد مورد توجه قرار بگیرد. میتوانم بگویم پیش از این سابقه نداشته است که شعر من تا این حد شنیده شود.
شما سالها است که شعر میگویید؛ شاید بیش از بیست سال. یعنی پیش از سرزمین شعر نشده بود که شعرتان با چنین اقبالی در میان مخاطبان مواجه شود؟
واقعا تا به حال سابقه نداشته است که یکی از اشعار من تا این حد دیده و شنیده شود. سرزمین شعر در این اتفاق نقش اصلی را داشت و واقعا به شنیدن شدن شعرها کمک کرد. من این شعر را چهار سال پیش سروده بودم ولی تا حالا اینقدر دیده نشده بود. در بعضی شب شعرها و مراسمها خوانده شده بود ولی بازخوردهای محدودی داشت. وقتی که مقیاس شنوندگان وسیع میشود، طبیعتا بازخوردها هم زیاد میشود. سرزمین شعر همان قابی بود که توانست شعر را دوباره به دل مردم ببرد. هم مخاطب از شنیدن شعرهای تازه و معاصر زبان فارسی لذت برد و هم شاعران فرصتی یافتند برای اینکه شعرشان را به گوش مردم برسانند. در حالی که تیراژ کتابهای شعر به پانصد تا و هزار تا رسیده و همانها هم اغلب در گوشه کتابخانهها و فروشگاهها خاک میخورند، شعرهایی که در سرزمین شعر خوانده شدند صدها هزار بار فقط در شبکههای اجتماعی دیده شدند. این جدا از مخاطب خود تلویزیون است که طبیعتا تعداد نامشخص و زیادی دارد. به خاطر همین من فکر میکنم رسانه ملی با سرزمین شعر یک حرکت نو را شروع کرد و یک گام رو به جلو برداشت که قطعا با تداوم این برنامهها روی آینده شعری جامعه فارسیزبانان هم تأثرات زیادی خواهد داشت.
شما معلم هستید و دانشآموزانتان هم نابینا هستند. حضورتان در سرزمین شعر بین شاگردها هم بازخوردی داشت؟
بله آنها هم شنیده بودند. همین امروز من کلاس داشتم و جالب اینکه اولین حضورم در این کلاس بود. وقتی وارد شدم و با بچهها آشنا شدم، از من اجازه خواستند که این شعر را سر کلاس پخش کنند. فیلم شعرخوانی را توی فلش داشتند و همانجا در کلاس شعرخوانی را پخش کردند. میگفتند که ما این شعرخوانی را بارها و بارها در فضای مجازی شنیدهایم و ارتباط خوبی با آن برقرار کرده بودند. با توجه به اینکه تعدادی از این بچهها شهرستانی هستند، برایم جالب بود که این شعر حتی در کانالهای مجازی شهرهای خودشان هم پخش شده بود. این نشان میدهد که یک برنامه خوب تا چه حد میتواند مورد توجه قرار بگیرد و چطور همه مردم در شهرهای مختلف از آن استفاده میکنند.
جالب است که حتی بچههای نابینا هم سرزمین شعر را دیده و شنیدهاند. یعنی مخاطبان این برنامه بسیار گسترده و متنوع بوده است.
بله. این شعر در جامعه نابینا هم به خوبی شنیده شده بود. اتفاقا جامعه نابینایان با رسانه، رادیو و تلویزیون، بیشتر ارتباط دارند. بخشی از تلویزیون شنیداری است و رادیو هم که همیشه مونس نابینایان بوده است. در صفحات مجازی و پیامرسانهای مختلف هم با استفاده از نرمافزارهای صفحهخوان، این شعر را شنیده بودند. حتی میتوانم بگویم نابینایان زودتر از افراد عادی با سرزمین شعر ارتباط برقرار کرده بودند. چون نابینایان ارتباط بیشتری با رسانه دارند، زودتر از سایر مردم جذب سرزمین شعر شده بودند.
میشود گفت که صداوسیما پیش از سرزمین شعر، در حوزه شعر و ادبیات و برنامهسازی برای در این حوزهها، به جامعه نابینایان بیتوجهی کرده است؟ این را از این جهت میپرسم که سر و کار جامعه نابینایان بیشتر از متن، با صدا است.
بالاخره شعر قبل از این هم به شکلهای مختلف، مثل برنامه مشاعره، در تلویزیون بود. گاهی اگر شب شعری را بازتاب میداد، آنها هم میشنیدند. مشخصا نمیتوانم بگویم صداوسیما کوتاهی کرده است. ما الآن اطلاع داریم که برنامه «شش نقطه» در شبکه استانی تهران برای بچههای نابینا پخش میشود و استقبال خوبی هم از آن شده است. منتها صداوسیما با سرزمین شعر کمک بیشتری کرد به پاشاندن بذر شعر و ادب در دل مردم و به تبع آن در دل جامعه نابینایان. قابل انکار نیست که در عصر جدید شعر حضور کمتری در میان مردم دارد و هنرها و جذابیتهای دیگر جای شعر را تا حدودی پر کردهاند. این در حالی است که قبلا شعر همه چیز مردم بود؛ یعنی هم رسانه بود، هم داستان بود، هم سینما بود، هم آموزش و پرورش بود. بزرگ خانواده شاهنامه را میآورد، بچهها آن را میشنیدند و انگار یک سریال تاریخی را در خانه خودشان تجربه میکردند. شعر پیش از این همه جلوههای زندگی مدرن را به خانوادههای ایرانی میبرد، ولی الآن با توجه به پیشرفت صنعت و دغدغههایی که هست، مردم کمتر فرصت پیدا میکنند که مطالعه کنند و شاید آن حوصله و وقت گذشته را نداشته باشند. به همین خاطر تلویزیون راحتتر میتواند شعر را به خانههای مردم بیاورد. کاری که سرزمین شعر انجام داد و این اتفاق مبارک و بزرگی را رقم زد. من فکر میکنم سرزمین شعر میتواند در قشر نوجوان و دانشآموز ما بسیار موثر باشد. همانطور که دانشآموزان من تکههای این برنامه را دیده بودند و برایشان جالب بود، چه بسا کسانی باشند که احساس کنند استعداد شعر را دارند و بعد از سرزمین شعر به نوشتن رو بیاورند.
به عنوان سوال آخر، به نظرسنجی و آرای مردمی بازگردیم. از شما در قسمت آخر سرزمین شعر به عنوان برگزیده مردمی این مسابقه تقدیر شد. به نظرتان این اتفاق چقدر به نزدیک شدن مردم و شعر کمک خواهد کرد؟
بله. با توجه به بازدید گستردهای که شعر من داشت و ارتباط خیلی خوبی که مخاطب با این شعر برقرار کرد، توانستم جایزه مردمی سرزمین شعر را کسب کنم و خوشحالم که شعرم مورد توجه مردم قرار گرفته است. پیشتر گفتم که داوری مردم و دخالت آنان در انتخاب شاعر برگزیده، اتفاق خیلی خوبی بود. این اتفاق باعث شد کسانی که پای تلویزیون مینشینند با معیارهای خاص خودشان شعرها را بسنجد و به موازات داوران آنها هم شاعران مورد نظر خودشان را انتخاب کنند. فکر میکنم این اتفاق در فصلهای بعدی سرزمین شعر رونق بیشتری خواهد داشت و اتفاقات بهتری هم خواهد افتاد. آرای مردمی به شاعران کمک میکند که بدانند سلیقه و ذائقه مردم چه حال و هوایی دارد و اگر بخواهند شعرشان مورد توجه مردم هم قرار بگیرد، چه ویژگیهایی باید داشته باشد. یعنی هم سلیقه ادبی مردم را بالاتر خواهد برد، هم به شاعران نکات و درسهایی خواهد آموخت.